
اپل، سیاستساز صنعت موبایل؛ از حذف جک تا حذف شارژر!


۱. حذف جک هدفون: تصمیمی که به ترند جهانی تبدیل شد
در سال ۲۰۱۶، اپل با معرفی آیفون ۷ تصمیم جنجالیای گرفت: حذف جک ۳.۵ میلیمتری هدفون. خیلی از کاربران و حتی کارشناسان فناوری در ابتدا این کار را نوعی “اجبار مصرفکننده” تلقی کردند. واکنشها منفی بود؛ کاربران احساس میکردند انتخابهایشان محدود شده و مجبور به خرید ایرپاد یا تبدیلکننده میشوند.
اما اپل بیدلیل این کار را نکرد. هدف اصلی، باز کردن فضای داخل گوشی برای قرار دادن قطعات جدیدتر و بزرگتر مثل باتری یا موتور لرزشی Taptic Engine بود. همچنین حذف جک باعث مقاومت بیشتر در برابر آب و گرد و غبار شد.
در ادامه، کمپانیهایی مثل گوگل، وانپلاس، سامسونگ و شیائومی هم این مسیر را ادامه دادند. حالا حذف جک هدفون تبدیل به یک استاندارد شده، و اپل، حتی با انتقادها، اولین محرک این تحول بوده.

۲. حذف شارژر از جعبه؛ محیط زیست یا سود تجاری؟
با معرفی آیفون ۱۲ در سال ۲۰۲۰، اپل اعلام کرد دیگر شارژر و هندزفری داخل جعبه گوشی قرار نمیگیرند. اپل مدعی شد این تصمیم به کاهش تولید زباله الکترونیکی کمک میکند و چون بسیاری از کاربران از قبل شارژر دارند، نیازی به تکرار آن نیست.
اما نگاه بدبینانهتر میگوید: این کار صرفهجویی مالی بزرگی برای اپل بود. کاهش وزن جعبهها باعث شد اپل در حملونقل هم صرفهجویی کند. کاربران هم مجبور شدند شارژر جدید (مخصوصاً شارژر سریع) را جداگانه خریداری کنند.
جالب اینکه خیلی از برندها در ابتدا اپل را مسخره کردند، ولی بعد خودشان دقیقاً همین مسیر را رفتند. حالا سامسونگ، شیائومی و حتی نوکیا هم در مدلهای بالارده شارژر را حذف کردهاند. اپل دوباره راه را نشان داد.

۳. اکوسیستم بسته و کنترلشده؛ امنیت یا انحصارطلبی؟
اپل سیستمعامل بستهای دارد. کاربران فقط میتوانند اپلیکیشنها را از App Store دانلود کنند، و هر برنامه باید تأیید اپل را بگیرد. همین کنترل سختگیرانه، باعث شده آیفونها در برابر بدافزار و برنامههای مشکوک بسیار امنتر باشند.
اما این سیاست همیشه محبوب نبوده. توسعهدهندگان باید ۱۵ تا ۳۰٪ از درآمدشان را به اپل بدهند. همچنین امکان شخصیسازی کمتری نسبت به اندروید دارند. دعوای معروف Epic Games با اپل دقیقاً به همین مسئله مربوط میشد.
در عوض، اپل با همین سیاست توانسته تجربه کاربری هماهنگ، ساده و روانی ارائه دهد که در گوشیهای دیگر به سختی یافت میشود. کاربر آیفون وقتی وارد اکوسیستم اپل میشود (مثلاً با داشتن مکبوک، آیپد، ایرپاد و اپلواچ)، بهسختی دلش میخواهد از آن خارج شود.

۴. قیمتگذاری لوکس؛ استراتژی پرستیژ به جای رقابت قیمتی
اپل هیچوقت وارد رقابت قیمتی نشده. درحالیکه برندهای دیگر با مدلهای اقتصادی و رقابتی وارد بازار میشوند، اپل تمرکز خود را بر روی کیفیت، طراحی و تجربه کاربری گذاشته. این شرکت خودش را به عنوان برند “پرمیوم” معرفی کرده، نه ارزان.
نتیجه؟ بسیاری از برندها مانند سامسونگ با سری S Ultra یا گلکسی Fold، و حتی برندهایی مثل هواوی، وارد دنیای گوشیهای لوکس شدند. بازار موبایل از دو قطبی «مقرونبهصرفه یا لوکس» خارج شده و حالا سهقطبی شده: پایینرده، میانرده و پرمیوم.
با این سیاست، اپل سود بیشتری از هر گوشی نسبت به رقبای خود میبرد. اگرچه تعداد فروش آیفون کمتر از بعضی برندهاست، ولی سود نهاییاش بالاتر است.

۵. تمرکز بر حریم خصوصی؛ ابزار بازاریابی یا احترام واقعی به کاربر؟
در چند سال اخیر، اپل بیش از همیشه بر حریم خصوصی تأکید کرده. ویژگیهایی مثل App Tracking Transparency باعث شد کاربران انتخاب کنند که آیا اپلیکیشنها اجازه ردیابی اطلاعاتشان را داشته باشند یا نه.
این تصمیم، ضربه مالی بزرگی به غولهایی مثل فیسبوک (متا) زد که از تبلیغات هدفمند درآمد دارند. ولی کاربران از اینکه اپل حریم شخصیشان را جدی میگیرد، استقبال کردند.
اپل از این موضوع بهعنوان یک مزیت رقابتی استفاده میکند: «ما اطلاعات شما را نمیفروشیم». این شعار، در دنیایی که اطلاعات طلاست، برگ برندهای مهم به حساب میآید. اکنون سایر برندها نیز ناچار به حرکت در این مسیر شدهاند.

۶. تأثیر سیاستهای اپل بر بازار ایران؛ محبوبیت باوجود موانع
در ایران، آیفون نه نمایندگی رسمی دارد، نه گارانتی واقعی، و قیمت آن بسیار بالاتر از بازار جهانی است. با این حال، همچنان محبوبترین برند میان بخشی از کاربران ایرانی محسوب میشود.
چرا؟ دلایل مختلفی دارد: کیفیت ساخت بالا، دوام، پشتیبانی نرمافزاری بلندمدت، تجربه کاربری روان، و البته پرستیژ اجتماعی. همین موضوع باعث شده حتی در نبود رسمیترین خدمات، آیفون بازار دستدوم و خاکستری بسیار پررونقی داشته باشد.
از طرف دیگر، تصمیمهای اپل مثل تغییر در سیاستهای رجیستری، حذف قابلیت فیستایم یا عدم پشتیبانی از برخی اپها، به چالشهایی در بازار ایران منجر شدهاند. اما با این حال، کاربر ایرانی هنوز حاضر است هزینه بیشتری برای «تجربه اپل» بپردازد.